داستان سریال درباره مردی جوان به نام "کولتر شاو" که به عنوان یک ردیاب متخصص به نقاط مختلف سفر می‌کند و از مهارت‌های ردیابی خود در حل معماهای اسرارآمیز و یافتن افراد گمشده به مردم عادی و همچنین مجریان قانون کمک می‌کند و ...

یک مرد خاص برای اولین بار پس از سال‌ها به زادگاه خود بازمی‌گردد. در این سفر او با رابطه جدیدی با خانواده‌اش برقرار میکند، با عشق اول خود دوباره متحد می‌شود و اعتماد به نفس جدیدی در خود کشف می‌کند و ...

یک تشویق‌کننده بلندپرواز با انتخاب شدن خودش و دوست دخترش برای تیم تشویق فوق ستاره ها و مربی سخت‌گیر آن، با مشکلات جدیدی روبرو می‌شود و انگیزه بیشتری برای رسیدن به کمال و پیروزی پیدا می‌کند و ...

یک کارآگاه بچه که اکنون 31 ساله است، همچنان به حل همان رمز و رازهای بی اهمیت بچگی اش ادامه می دهد. تا اینکه یک مشتری ساده لوح اولین پرونده مهم خود را برای او به ارمغان آورد، تا بفهمد چه کسی دوست او را به طرز وحشیانه ای به قتل رسانده است و ...

مردی تحقیر شده بحرانی اخلاقی را تجربه کرده و برای بدست آوردن دوباره‌ی انگیزه‌اش به روستای خود در ايتاليا برمی‌گردد. در آنجا به زنده کردن تاکستان قدیمی پدربزرگش می‌پردازد و ...

یک تصادف رانندگی باعث می شود پیگ به کما برود ، وقتی که او به هوش می آید حافظه اش را از دست می دهد و شوهرش لئو سعی می کند تا دوباره علاقه ی او را نسبت به خودش جلب کند ...

این فیلم داستان روث بیدر گینزبرگ را روایت می کند که برای تصویب قانون برابری مرد و زن و به تصویب رساندن آن بعنوان قانون در آمریکا از هیچ تلاشی دریغ نمی کند اما…

داستان در مورد یک پدر و پسر است که برای عکس گرفتن از آزمایشگاه "کوداکروم" عازم سفر به کانزاس می شوند، این آزمایشگاه قرار است بزودی برای همیشه تعطیل شود.

بازگشت ناگهانی یک مرد جوان پس از ناپدید شدن پنج ساله و خیلی مرموز . او را با همسرش و بهترین دوستش روبرو می کند و ....

یک آدم ماشینی خانگی (ویلیامز) که نامش را «اندرو» گذاشته اند با گذشت سال ها «انسانیت» خود را می پروراند. تا این که مردی که او را طراحی کرده پیدا می کند تا تبدیل شدنش به یک انسان را - لااقل از نظر روان شناختی - کامل کند. سالیان سال دیگر نیز می گذرد، اما کنگره ی جهانی اعلام می کندکه نامیرا بودن «اندرو» باعث می شود نتوانند او را یک انسان بدانند ...
ی

دکتر پال کرزی (بروس ویلیس)، جراح زبردستی می‌باشد که تنها در اتاق عمل شاهد زشتی‌ها و خشونت‌های شهر خود بوده است. اما با حمله به خانه حومه شهر وی و حمله به همسر و دختر کم سن و سال او، کرزی خود دست به کار می‌شود تا انتقام واقعی را از مجرمان گرفته و عدالت رو برقرار کند ...

داستان در مورد پسربچه ای 5 ساله و با روحیه بنام "جک" می باشد که مادر دلسوزش از او مراقبت می کند. مثل تمام مادرهای مهربان دیگر، مادر جک هم خودش را وقف جک می کند تا او خوشحال و در امان باشد. اما زندگی آنها معمولی نیست، آنها درون مکانی محبوس شده اند که آن را "اتاق" می نامند. تا اینکه سرانجام حس کنجکاوی جک، مادر را مجبور می کند که ریسک کند از آنجا فرار کنند و دنیای بیرون را ببینند...

«نورمن اسپنسر» (فورد)، محقق علمی دانشگاه، روز به روز بیش تر نگران همسرش، «کلر» (فایفر) می شود. «کلر» ادعا می کند در داخل و اطراف خانه شان، در نزدیکی دریاچه ی ورمانت، صداهایی می شنود و منظره های خوفناکی مثل تصویر صورت یک زن جوان را در آب مشاهده می کند…